بعد مي‌بيني نمي‌تواني از عمارت‌هاي داخل آن باغ بگذري پس فكر مي‌كني با توصيفي از عمارت‌ها يادداشتت را شروع كني مثلا از آن عمارت 3 طبقه كه در هسته مركزي باغ قرار گرفته است حرف بزني و گچبري‌هاي بيروني و كاشيكاري‌هاي داخلي‌اش را براي بقيه تصوير كني، اما باز كم مي‌آوري، بعد شايد خيال كني مي‌تواني روي نقاشي‌هاي جا خوش كرده بر پيشاني اين بنا، متمركز شوي و به مردم بگويي كه چه ماهرانه، صحنه‌هايي بي‌همتا از شاهنامه و رزم‌شاهان قاجار را به تصوير كشيده‌اند، اما باز هم حق مطلب را ادا نكرده‌اي و اين طوري مي‌شود كه تو مي‌ماني و يك باغ كه از فراواني گياهانش، باغ گياهشناسي شده است و آنقدر باصفاست كه كمتر گردشگري پيدا مي‌شود روياي گشت و گذار در آن را نداشته باشد، اما چنان ديدني است كه هر چه درباره‌اش بگويي به نظرت كافي نمي‌آيد.

دقيقا مشخص نيست كه باغ ارم شيراز چه زمان بنا شده است، اما از آنجا كه برخي سفرنامه‌نويس‌هاي قرون دهم و يازدهم از آن نوشته‌اند، مي‌شود نتيجه گرفت كه باغ در آن زمان نيز وجود داشته است. اين باغ در شمال غربي شيراز و در خيابان ارم واقع شده است و سال‌ها پيش وقتي هنوز شيراز گسترده نشده بود اطراف باغ، فقط دشت و رودخانه بود.